مقام رکوع در نماز

رکوع یکی از ارکان نماز است و نماز بدون آن ناقص می‌گردد و برای جبرانش باید سجده‌ی سهو برد. گرچه قیام و قرائت بسیار مهم هستند اما اگر نمازگزار – در نماز جماعت – آنها را درک نکند و هنگام رکوع به نماز جماعت ملحق گردد، آن رکعت از نماز او پذیرفته می‌شود و لازم نیست آن را دوباره بخواند. اما اگر به رکوع نرسد، آن رکعت از نمازش را از دست می‌دهد. پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) فرموده‌اند: «مَن أَدرَکَ مِنَ الصَّلاةِ رَکعَةً فَقَد أَدرَکَ الصَّلاةَ[1]: هر کس یک رکعت (رکوع) نماز [جماعت] را دریابد، [فضیلت شرکت در نماز جماعت] را دریافته است».

معمولاً نماز را با تعداد رکعات (رکوع‌ها) می‌شمارند اما در حقیقت کمیّت (Quantity) رکعات مهم نیست بلکه کیفیّت (Quality) آنها اهمیّت دارد. نمازی که رکوع و سجود آن کامل و دارای کیفیّت نباشد، ناقص است و نظر به اهمیّت کیفیّت آنها است که پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) هر کدام را یک سوم نماز تلقی کرده‌اند[2]. رکوع مطلوب، رکوعی است که نمازگزار آن را با ادراکِ عظمت پروردگار و ذلّتِ خویش و با کُرنش و کمرِ دوتا انجام دهد. در حالی که انسان از سر خم کردن در برابر هر غیرِ خدایی منع شده است، باید در پیشگاه خداوند کمرش را تا 90 درجه خم کند. چون او در قرائت خود به «إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ» متعهد شده است، نباید جز در برابر «رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ» سر خم کند و رکوع نماید. سرِ انسان والاتر و ارجمندتر از آن است که در مقابل غیرخدا – شخصیّت زنده یا مُرده، میهن و پرچم و ... – فرود آید!

هنگام رکوع، مغز نمازگزار با قلب او هم‌سطح می‌گردد و خون بیش‌تری به مغز می‌رسد و قلب نیز لحظاتی می‌آساید. انتظار می‌رود در رکوع، جسم و روح هر دو به آرامش برسند و لذا رکوع، توفیق بزرگی است که نباید آن را از دست داد. خدای متعال، «فلاح» مؤمنان را به «رکوع و سجود و بندگی و انجام کار نیک»، ربط می‌دهد: «يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱرۡكَعُواْ وَٱسۡجُدُواْۤ وَٱعۡبُدُواْ رَبَّكُمۡ وَٱفۡعَلُواْ ٱلۡخَيۡرَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ[3]: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! رکوع و سجده کنید و پروردگارتان را بندگی نمایید و کارهای نیک انجام دهید تا این که رستگار شوید». رکوع در حیات دنیا برای اغلب انسان‌ها ممکن است اما در آخرت، بسیاری قادر به رکوع نخواهند بود و از نعمتِ رکوع محروم می‌مانند: «وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ. وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱرۡكَعُواْ لَا يَرۡكَعُونَ[4]: در آن روز وای به حالِ تکذیبگران. و وقتی به آنها گفته می‌شود رکوع کنید، رکوع نکنند» در جای هم می‌فرماید: «يَوۡمَ يُكۡشَفُ عَن سَاقٖ وَيُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ فَلَا يَسۡتَطِيعُونَ[5]: روزی هول و هراس به اوج خود می‌رسد و کار سخت دشوار می‌گردد و از کافران درخواست می‌شود سجده کنند اما نمی‌تواند».

رکوع، مقام ادراکِ عظمت پروردگار است؛ از این رو باید در حین رکوع بگوییم: «سُبحانَ رَبِّیَ العَظیمِ وَ بِحَمدِهِ: پروردگار بزرگ من پاک و منزّه است و من به حمد و ستایش او مشغولم». یعنی ضمن این که عظمت پروردگارمان را فرایاد می‌آوریم، او را از هر نوع نقص و انبازی منزّه می‌دانیم. اذکارِ مأثور دیگری نیز روایت شده‌اند که پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) در رکوع و سجود به کار برده‌اند و در تمام آنها به حمد و تقدیس و تسبیح خداوند پرداخته‌اند: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الملائِکَةِ و الرُّوحِ[6]: پروردگار فرشتگان و جبرئیل است و بسیار پاک و منزّه» و «سُبحانَکَ اللّهمَّ رَبَّنا وَ بِحَمدِکَ اللّهُمَّ اغفِر لی[7]: خدایا! ای پروردگار ما! تو پاک و منزّهی و به حمد و ستایشت می‌پردازم» و «سُبحانَکَ وَ بِحَمدِکَ لا‌إلهَ إلّا أنتَ[8]: تو پاک و منزّهی و به حمد و ستایشت می‌پردازم چون هیچ معبودی جز تو وجود ندارد».

آفریدگار و پروردگار «عظیم» و «اَعلی» از یک نُطفه‌ی ناچیز، بشری ساخته است که سرتا پایش آیات و معجزات می‌باشد. کمری که هنگام رکوع خم می‌کنیم، نمایشگاه عظمت و علوّ خداوند متعال است. ستون فقرات (Vertebral Column) که به مثابه شالوده (Fundation) بدن است و حمایت از کلِّ بدن را برعهده دارد و امکان خم و راست شدن و چرخش به بدن می‌دهد، متشکل از 33 مهره می‌باشد[9] و از امتداد سوراخ وسط مهره‌ها، مجرای مهره‌ای شکل می‌گیرد که طناب نخاعی (Spinal Cord) از داخل آن - همانند بند از داخل دانه‌های تسبیح - می‌گذرد. اعصاب حسی و حرکتی بدن از نخاع، منشعب می‌شوند. در فاصله‌ی مهره‌ها علاوه بر این که محل خروج اعصاب هستند، صفحه‌ها‌یی غضروفی (Intervertebral Disc) وجود دارند[10] که به ستون مهره‌ها انعطاف‌پذیری می‌دهند و فشارهای وارده بر آن را جذب می‌کنند و کاهش می‌دهند. در دیسکوپاتی (Discopathy)، زردپی‌های طولی جلویی و پشتی (Posterior & Antreior Longitudinal Ligaments) - که دیسک را در جای خود نگه می‌دارند - تحت کشش قرار می‌گیرند و یا پاره می‌شوند و در نتیجه دیسک از محل خود جا‌به‌جا می‌شود و روی عصب منشعب شده از نخاع، ایجاد فشار می‌نماید و فرد را دچار محدودیت حرکتی و دردهای طاقت‌فرسا می‌کند. البته اگر نخاع قطع گردد، باعث فلج و بی‌حسی می‌شود و چنان‌چه یک عصب از بین برود، تمام مخلوقات آسمان و زمین قادر به بازآفرینی آن نخواهند بود.

در بدن انسان 360 مفصل (Joint) وجود دارند که هنگام رکوع همگی به حرکت درمی‌آیند. 206 استخوان و 640 عضله‌ی بدن نیز علاوه بر اعصاب مربوط به آنها در این فرایند نقش دارند. در واقع تمام بدن باید هماهنگ وارد عمل شود تا ما بتوانیم تعادلمان را در رکوع حفظ کنیم. اگر بخواهیم کلّ عمر خود را به شکرگزاری این نعمت‌ها سپری نماییم، کفاف نمی‌دهد! اما خدای مهربان راضی است اگر در طول روز فقط پنچ نوبت و هفده بار در پیشگاه او مخلصانه به رکوع و سجده برویم. لذا باید اهل عبادت هم‌زمان «قلب» و «کمر»شان را نرم و مطیع سازند و به دیدگانشان اشک ریختن بیاموزند! در هنگام رکوع، بارِ گناهان نیز از روی دوش ما فرو می‌ریزند و سبکبار می‌شویم و این نعمت تنها از فضلِ پروردگار به ما تعلّق می‌گیرد. در روایت آمده است که فرشتگانی از زمان آفرینش آسمان‌ها و زمین به سجده رفته‌اند و تا هنگامه‌ی قیامت، سر از سجده برنمی‌دارند و با این حال می‌گویند: «سُبحانَکَ ما عَبَدناکَ حَقَّ عِبادَتِکَ[11]: تو پاک و منزّهی؛ تو را آن گونه که شایسته بود عبادت نکردیم». بی‌گمان اگر ما نیز در طولِ حیات خود پیوسته در رکوع و سجود باشیم، باید همان چیزی را بگوییم که آن فرشتگان گفته‌اند.



[1] . مسلم- 607

[2] . «الصَّلاةُ ثَلاثةُ أثلاثٍ الطَّهورُ ثُلُثٌ وَ الرُّکوعُ ثُلُثٌ وَ السُّجودُ ثُلُثٌ فَمَن أدّاها بِحَقِّها قُبِلَت مِنهُ سائِرُ عَمَلِهِ وَ مَن رُدَّت عَلَیه صَلاتُهُ رُدَّ عَلَیه سائِرُ عَمَلِهِ: نماز مشتمل بر سه ثلث است و وضو و رکوع و سجود هر کدام یک ثلث آن را تشکیل می‌دهند؛ هر کس نمازش را به درستی انجام دهد، سایر اعمال او نیز پذیرفته می‌شوند اما اگر نمازش را به او برگردانند، سایر اعمال او نیز مردود خواهند بود». (بزار در المسند 1/177/349)

[3] . حج- 77

[4] . مرسلات- 47 و 48

[5] . قلم- 42

[6] . مسلم- 487 و ابوداود- 872 و نسائی- 1048

[7] . بخاری- 794 و مسلم- 484 و نسائی- 1122 و ابن‌ماجه- 889

[8] . مسلم- 485

[9] . شامل: 7 مهره‌ی گردنی (Cervical) و 12 مهره‌ی قفسه‌سینه‌ای (Thoracic) و 5 مهره‌ی کمری (Lumbar) و 5 مهره‌ی خاجی (Sacral) و 4 مهره‌ی دنبالچه‌ای (Coccygeal) که البته در افراد بالغ مهره‌های خاجی و دنبالچه‌ای  به هم جوش می‌خورند و عملاً تعداد مهره‌ها به 24 مهره تقلیل می‌یابند. (مترجم)

[10] . البته با توجه به این که مهره‌های خاجی و دنبالچه‌ای در بالغین به هم جوش می‌خورند، عملاً 23 دیسک بین‌مهره‌ای (5 گردنی و 11 قفسه‌سینه‌ای و 4 کمری و 3 انتقالی - گردن به قفسه سینه و قفسه سینه به کمر و کمر  به خاجی-) بیش‌تر نداریم. (مترجم)

[11] . «حاکم» در «المستدرک» 3/ص 88


بابەتی پەیوەندار

نماز برنامه‌ی زندگی

مدرسه‌ی نماز

تمثل یافتن نماز

اقامه‌ی نماز

آثار حرکات نماز

سلام بر خدا

در مقام سجده

حمد خداوند

مقام رکوع در نماز

نماز، قراردادى با خدا

123