دیدگاه پزشکی به حدیث عسل

ابوسعید پسرمالک انصاری می گوید:یکبار کسی نزد پیامبرخدا(صلى الله علیه و سلم) آمد و گفت برادرم دچار اسهال شده،ایشان گفتند به او عسل بدهید،(اسقه عسلا)او رفت و سپس نزد پیامبر(صلى الله علیه و سلم) آمد و گفت عسل را به او دادم ولی بدتر شد.[1]

پیامبر(صلى الله علیه و سلم)فرمود همچنان عسل را به او بدهید، او رفت و برگشت و بازهم گفت که خوب نشده است،و همچنان ادامه داد و خوب نشد؛ پیامبر(صلى الله علیه و سلم)فرمود برو و بازهم به او عسل بخوران،(صدق الله و کذب بطن اخیک، اسقه عسلا) خداوند درست می فرماید شکم برادرت دروغ می گوید، برو و به او عسل بخوران، رفت و به او عسل داد متوجه شده برادرش خوب شده است.[2]

دراین فرمایش:

در درجه اول، نشان میدهد اصحاب پیامبر (صلى الله عليه وسلم)از کوچکترین تا بزرگترین مشکل خود را پیش پیامبر(صل الله علیه و سلم)میبرده اند و ایشان نیز تلاش میکرده است تا میتواند بیاموزند.

و دوم، آن صحابی از فرمایش پیامبر (صلى الله عليه وسلم)خدا مطمئن بوده است به این دلیل فرمایش را اجرا کرده است..

و سوم،صحابی متوجه شد که اشکالی در درمان و بیماری وجود دارد ،اما ازعمل نایستاد و مورد را به پیامبر(صل الله علیه و سلم)ارجاع داد وآنقدر ادامه داد تا با حوصله به نتیجه رسید،واین نشان میدهد بیماری هم که در فرایند درمانی می باشد باید صبور بوده و از رفت آمد نزد پزشک خود عاجز نشود.

چهارم: آن صحابی مطمئن بوده است که خللی در فرمایش پیامبر(صل الله علیه و سلم ) وجود ندارد به این دلیل بدون کم کاستی دستور را بارها انجام داده است.

پنجم:پبامبر (صل الله علیه و سلم)به  آن صحابی و ما می آموزد که در فرایند درمان و استفاده داروها کوتاهی نکنیدو  شرط نیست در مرحله اول ، درمان تأثیر کند بلکه لازم است بارها تکرار شود و تمام مراحل به خوبی پیش برود.

شش ام:منظور پیامبر (صلى الله عليه وسلم)خدا از جمله (خداوند راست می گوید )آن است که در قرآن از عسل به عنوان درمان و شفای درد نام میبرد؛و منظور وی از اینکه شکم برادرت دروغ میگوید اینطور  به نظر میرسد که  جسم او فعلا بی طاقت شده و سود عسل را دریافت نمیکند،ولی پاسخ آنچنان نیست که  درمان جواب نداده و شکم برادرت سود آن را دریافت نکرده است ولی تأثیر درمان در مدت معلومی آشکارا خواهد شد.



8 رواه البخاری،الرقم5393

 

9 صحیح البخاری،الرقم5367،صحیح مسلم،الرقم4202،

 

مشاوره پزشکی دینی