ابوموسی اشعری(رضی الله عنه)

نامش عبدالله بن قیس بن سلیم است و کنیه اش ابوموسی اشعری است و بیشتر به کنیه اش معروف است.

ابوموسی اشعری همراه با برادران و عده ای از  اشعری ها به مکه آمده و در آنجا با ابو اوحیحه هم پیمان شده ، بعدا در آنجا مسلمان شده و به حبشه هجرت کرد، طبق روایتی دیگر ابوموسی بعد از مسلمان شدنش به حبشه هجرت نکرده و بلکه به زادگاه خود بازگشته و زمانی که با برادرانش به سمت مدینه می آمدند، در راه با گروه مسلمانانی که قبلا به حبشه هجرت کرده بودند ودر حال بازگشت به مدینه بودند .

انس بن مالک می گوید زمانی که قرار شد اشعری ها به خدمت رسول الله () بیایند، پیامبر() فرمودند( فردا گروهی نزد شما می آیند که دلهایشان بیشتراز شما برای اسلام می تپد) ، این چنین بود که اشعری ها آمدند و ابوموسی اشعری هم در داخل آنان بود، زمانی که وارد مدینه شدند با همه دست می دادند، آنها اولین کسانی بودند که فرهنگ دست دادن را رایج کردند .

ابوموسی در قرآن خواندن صدای بسیار دلنشینی داشت، یکبار پیامبر() صدایش را شنید که ابوموسی قرآن می خواند،  فرمودند ( براستی به او صدای آل داود داده شده است).

عمر بن خطاب بیشتر اوقات  می گفت ای ابوموسی ، بیا و مارا به یاد پروردگارمان بیانداز، او نیز با صوت زیبایش در مجلس قرآن می خواند.

در زمان پیامبر() چهار نفر در مسجدالنبی () فتوا صادر می کردند که عبارت بودند از عمربن خطاب و علی بن ابوطالب و معاذ بن جبل و ابوموسی اشعری.

ابوموسی می گوید یکبار با دوتن از اشعری ها نزد پیامبر() رفتم آن دو فرد خواستند که به آنان پُستی بدهد، پیامبر() فرمودند (ای ابوموسی)، گفتم قسم به آن کسی که تورا به حق فرستاده من از قصد و نیت آنها هیچ اطلاعی نداشتم که آنها برای کسب پُست و مقام نزد شما آمده اند،  پیامبر() فرموند(ما کسی را مسئول کاری نمی کنیم که خودش درخواست کند، اما تو ای ابوموسی به یمن برو )، بعد از آن پیامبر()  معاذ بن جبل را نیز به یمن فرستاد.

ابوموسی در دوران خلافت عمربن خطاب والی مصر بود، در سال هفدهم هجری بعداز برکناری مغیره ، سپس عمربن خطاب نامه ایی را برای وی فرستاد و گفت برو به سمت اهواز ، او نیز به سمت اهواز رفت و آنجا را فتح کرد، همچنین در سال بیست وسه هجری اصفهان را نیز فتح کرد.

در سال هجدهم هجری ابوموسی منطقه روها و سومیساط را فتح کرد.

زمانی که عثمان بن عفان بعنوان خلیفه انتخاب شد، عثمان ابوموسی را در همان پست خود باقی گذاشت، بعدها وی را برکنار کرد و ابن عامر را در جای وی قرار داد، این چنین بود که ابوموسی  از بصره به سمت کوفه رفت و درآنجا سکونت یافت، زمانی که علی بن ابوطالب خلیفه شد ابوموسی را از پست والی کوفه برکنار کرد.

زمانی که علی بن ابوطالب و معاویه بن ابوسفیان با هم توافق کردند که هرکدام یک نفر را بعنوان نماینده و داور انتخاب کنند که اجازه تمام داشته باشد تا مشکلات میانشان را حل کند، نماینده معاویه بن ابوسفیان عَمر بن عاص بود ، علی بن ابوطالب نیز ابوموسی اشعری را بعنوان نماینده انتخاب کرد.

در این رابطه بعضی روایات وجود دارد که نشان دهنده تعصب افراطی مذهبی بوده و تکرار مکرر آن در منابع  تنها به این دلیل است.

ابوموسی اشعری شخص بسیار با حیایی بود، بطوری که خود می گوید: بخاطر شرم از خداوند درجای تاریک حمام می کنم و در زمان حمام کردن خود را خم می کنم.

ابوموسی اشعری یکی از اصحاب پیامبر() است که احادیث زیادی را از پیامبر() نقل کرده است.