نامش جابر بن عبدالله بن عَمر است، از انصاریان و از خزرجیان است، خود و پدرش عبدالله نیز از اصحاب پیامبر (ﷺ)بودەاند.
جابر در بیعت عقبه دوم همراه با پدرش شرکت کرد، از آن هفتاد نفری که شرکت کردە بودند از لحاظ سنی از همه کوچکتر بود.
جابر می گوید پیامبر(ﷺ)در بیست و یک غزوە شرکت کرد و من هم به همراه ایشان در نوزدە غزوە شرکت کردە ام.
عبدالله پدر جابر در غزوە احد شرکت کرد و در همان غزوە نیز شهید شد.
جابر زود پس از به شهادت رسیدن پدرش به جهاد رفت ، زمانی که پیامبر(ﷺ) پس از شکست در جنگ احد خواست سپاه آمادە کند و دنبال کافران برود، دستور داد تنها کسانی در سپاه حضور داشته باشند که در جنگ احد شرکت داشته اند، به همین خاطر به جابر هم اجازه داده شد و شرکت کرد.
جابر بن عبدالله پس از غزوە احد در همه غزوە های دیگر شرکت کرد، همچنین یکی از شرکت کنندگان بیعت رضوان بود.
همچنین جابر در حجه الوداع نیز شرکت کرد و همه جزئیات حج پیامبر(ﷺ) را تعریف کرده است.
بعد از دوران پیامبر(ﷺ) جابر در مدینه ماند و در مسجد پیامبر (ﷺ) دورە آموزش علم را برگزار می کرد و مردم از سواد او استفاده می کردند.
جابر بن عبدالله عمامه ای سفید بر سرش می بست و گوشه عمامه اش را از پشت آویزان می کرد، همچنین لباسی را که می پوشید به قوزک پایش نمی رسید، ریشش را هم حنا می زد، بعضی اوقات هم ریش و موهای سرش همانطور که سفید بود تغییر نمی داد.
همچنین جابر بن عبدالله مفتی مدینه بود .
جابر بن عبدالله در سالهای آخر عمرش به مکه رفت و مدتی در آنجا ماندگارشد، بعد ازمدتی دوبارە به مدینه بازگشت .
جابر بن عبدالله مدتی قبل از وفاتش بینایی چشمانش را از دست داد.
تعداد احادیثی که با سند به جابر بن عبدالله منصوب می شود، تقریبا ١٥٤٠ حدیث می باشد، گاهی اوقات برای گرفتن یک حدیث ، از کشوری به کشوری دیگر سفر می کرد.