نامش زینب دختر جحش است و از اسدیان است، در آغاز نامش برّه بود، اما پیامبر(ﷺ) نام او را زینب نهاد، او همسر پیامبر(ﷺ) و مادر مومنان است .
زینب خیلی زود مسلمان شد و یکی از مهاجرین است، همسر زید بن حارثه بود، ولی زید او را طلاق داد و پیامبر(ﷺ) او را به همسری اختیار کرد.
زینب هنگامی که همسران دیگر پیامبر(ﷺ) را می دید، ناز می کرد و می گفت: شما به وسیله اقوامتان با پیامبر(ﷺ) ازدواج کرده اید، اما خداوند من را به عقد پیامبر(ﷺ) در آورده است .
هنگامی که پیامبر(ﷺ) زینب را به همسری گرفت، مردم را به صرف غذا خوردن دعوت کرد، مردم آمدند و بعد از غذا خوردن شروع کردند به حرف زدن ، پیامبرخدا(ﷺ) بلند شد تا مردم درک کنند که باید بروند، اما مردم در منزل پیامبر(ﷺ) ماندند ، تا اینکه در این مورد آیات نازل شد و مردم را آگاه ساخت، که خیلی در منزل پیامبر(ﷺ) نمانند.
پیامبر(ﷺ) از دستاوردهای غزوه خیبر صد بخچه خرما را برای زینب دختر جحش کنار گذاشت.
پیامبر(ﷺ) قبل از وفاتش در منزل زینب بود ، روز چهارشنبه بود، نوزدهم ماه صفرسال یازدهم هجری بود، پیامبر(ﷺ) در خانه زینب بود، پیامبر(ﷺ) دچار نارحتی سختی شد، پس تمام همسران پیامبر(ﷺ) نزد ایشان آمدند و دور ایشان جمع شدند.
بعداز وفات پیامبر(ﷺ) و در زمان عمر بن خطاب، یکبار عمر برای زینب حقوقش را فرستاد، او گفت خدا عمر را بیامرزد، افراد دیگری هستند که از من مستحق ترند با این همه، گفتند که این همه برای توست، او گفت سبحان الله ، بعد از آن پول را داخل یک تکه پارچه گذاشت وگفت: آن را بپوشانید و لباسی بر رویش قراردهید ، بعدا شروع به پخش کردن آن در میان اقوام و یتیمان کرد ، بعدا دستانش را رو به آسمان بلند کرد و گفت خدایا بعد از امسال حقوقی از طرف عمر برای من فرستاده نشود .
زینب که مریض شد و مرگش نزدیک بود، به اطرافیانش گفت: من کفن خود را آماده کرده ام، پس اگر عمر برای من کفنی فرستاد، یکی از آنها را ببخشید، یا کفن خودم را یا کفن عمر را.
زینب در زمان خلافت عمر بن خطاب در سال بیستم هجری وفات کرد، او اولین همسر پیامبرخدا(ﷺ) بود که بعد از وفات پیامبر(ﷺ) فوت کرد .
عمر بن خطاب نماز را بر روی جنازه او خواند، بعدا او را به قبرستان بقیع بردند و به خاک سپردند.