پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) در شبی مبارک، آسمانهای هفتگانه را درنوردید و به سوی پروردگار عروج کرد و آن جا بود که نمازهای پنجگانه بر او و اُمّت او واجب شد. فرض شدن نماز در شب معراج با این هدف بود که نماز، «معراج» (وسیلهی عروج) مؤمنان باشد. یعنی همان طور که پیامبر (صلى الله عليە وسلم) در آن شب به پیشگاه خداوند عروج کرد، مؤمنان نیز هنگام نماز و در وقتهای مقرّر شبانهروز با روح به نزد خدایشان عروج نمایند و نماز، معراج روحیشان باشد. لذا اگر نمازگزاری در خلال نماز عروج پیدا نکند، معنای نماز را نفهمیده است و توفیق اِقامهی نماز نیافته است. باید قبل از آن که روح ما هنگام مُردن به اجبار و برای همیشه عروج نماید، دمادم در نماز عروج را تمرین و تجربه کند! این جا است که نماز با مرگ شباهت پیدا میکند ... در نماز هم تعلّقات مادی فرو نهاده میشوند و جسم با «تکبیرة الإحرام» از حرکات و الفاظ معمول خود محروم میگردد و روح به معراج میرود!
عروج در نماز شباهت شگرفی با سفر هوایی نیز دارد ... مسافر قبلاً بلیط پرواز تهیه میکند و در وقت مقرّر با آمادگی و آراستگی راهی فرودگاه میشود و پس از بازرسیهای لازم در فرودگاه، او را به داخل هواپیما هدایت میکنند ... نمازگزار هم قبلاً با نیّت و طهارت و وضو آماده میگردد و راهی مسجد میشود؛ «مسجد» فرودگاه پرواز روح است ... مسافران وارد هواپیما میشوند و منظم در جای خود قرار میگیرند ... نمازگزار هم با سایر نمازگزاران در صفوف نماز جماعت قرار میگیرد و آمادهی پرواز روحانی میشود ... مأموران هواپیما اعلام میکنند که مسافران کمربندهایشان را ببندند و مُبایلهایشان را خاموش کنند یا در حالت پرواز قرار دهند ... نمازگزان هم باید با شروع نماز و اِعلام «تکبیرة الإحرام»، ارتباط خود را با دنیای بیرون قطع کنند و از تعلّقات مادی ببرّند و آمادهی پرواز معنوی شوند و به مقرّرات شرعی نماز پایبند باشند ... هواپیما که از باند فرودگاه برخیزد، امکان سوار شدن برای جاماندگان و انصراف از پرواز برای مسافران وجود ندارد ... نماز جماعت هم که برپا شود، آن را به خاطر تأخیرکنندگان، فسخ نمیکنند و نمازگزاران باید تا پایان نماز در صفوف جماعت بمانند ... در سفرهای طولانی ممکن است هواپیما در چند جا نیاز به سوختگیری پیدا کند ... نمازگزاران هم در مقاطع مختلف سفر روحانی نماز، با گفتن «اللّه اکبر» انرژی معنوی خود را تقویت میکنند تا بتوانند بیشتر اوج بگیرند ... نمازگزاران در اوج پرواز روحی خود به حضور پروردگارشان مُشرّف میشوند و با گفتن «التَّحیّاتُ لِلّهِ»، به او درود میفرستند ... گاهی مسافران در طول سفر به خواب میروند و از دیدن مناظر دلنواز در آن بلندای آسمان محروم میمانند و زمانی بیدار میشوند و به خود میآیند که هواپیما میخواهد بر زمین بنشیند ... برخی از نمازگزاران هم در خلال سفر روحانی نماز، غافل میشوند و از صفای روح و لذّت حضور بهره نمیبرند و از شهود زیباییهای عالَم معنویّت باز میمانند و زمانی به خود میآیند که باید سلام داد ... البته قصور از جانب خود آنها بوده است و نباید کسی را جز خودشان سرزنش کنند ... برای جبران باید در تدارک سفرهای بعدی باشند!
اُمّالمؤمنین «عائشة» میگوید: پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) در حالت عادی و در غیرِ وقت نماز، با ما به مُداعَبه و بذلهگویی میپرداخت اما وقتی نماز را شروع میکرد، چنان در نماز مُستغرق میگشت که گویی قبلاً یکدیگر را ندیده و نشناختهایم! ... «کانَ رَسولُ اللّهُ (صلى الله عليە وسلم) یُحَدِّثُنا وَ نُحَدِّثُهُ فإذا حَضَرَتِ الصَّلاةُ فَکَأنَّهُ لَمیَعرِفنا وَ لَمنَعرِفهُ»[1] ... چون پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) در نماز به سفر روحانی میرفت و تنها جسم او در جای خود باقی میماند ... نماز به معنای حقیقی کلمه، «سفر» است و به همین جهت آنگاه که نماز تمام میشود، در حقیقت نمازگزار از یک سفر معنوی باز گشته است و لذا به کسانی که در سمت راست و چپ او قرار گرفتهاند، سلام میکند! نمازگزاران دست راست و چپ هم سلامش را پاسخ میدهند! ... چنانچه نمازگزار نتوانسته باشد در نماز به حضور پروردگار برسد و هنگام سلام دادنِ نماز احساس واقعی بازگشت از یک سفر معنوی را نداشته باشد، سلام دادنش نابجا خواهد بود!
سفر با هواپیما به خاطر هزینهی بالایی که دارد، برای عموم دست نمیدهد اما سفر معنوی از طریق نماز، برای همگان و در طول حیات دنیا ممکن است و هزینهی مادی ندارد ... عقلانیت اقتضا میکند از این امکان بهرهمند شویم و از سفر به بامهای آسمان معنویّت، لذّت ببریم.
[1] . محمّد عبدالرئوف مناوی (1031- 952) آن را در شرح حدیث شماره 2821 «أول ما یرفع من الناس الخشوع» در کتاب «فیض القدیر» ج3 چاپ پنجم سال 2012 دارالکتب العلمیة آورده است. (مترجم)
نماز برنامهی زندگی
مدرسهی نماز
تمثل یافتن نماز
اقامهی نماز
آثار حرکات نماز
سلام بر خدا
در مقام سجده
حمد خداوند
مقام رکوع در نماز
نماز، قراردادى با خدا