نماز برنامه‌ی زندگی

در پایان می‌گوییم نماز فراتر از یک مدرسه است ... نماز، برنامه‌ی زندگی ... کاتالوگ (Catalog) و قانون زندگی است. ما مسلمانان وقتی می‌خواهیم کسی را از پاک بودنِ بدن و لباس و فرش و ... مطمئن کنیم، می‌گوییم «نمازی» است! یعنی نماز را «مقیاس پاکی» می‌دانیم. چه کار کنیم که نماز علاوه بر پاک گردانیدن جسم و جامه، پلشتی گناهان را نیز پاک کند و یک نسخه‌ی اصلی (Original) آنتی ویروس گناه برای نوسازی (Refersh) سیستم زندگی باشد؟ ... و هیچ میکروب گناهی را به سیستم زندگی راه ندهد؟ ... و نماز یک نسخه‌ی (Version) جدید و به روز (Update) زندگیمان باشد؟

نماز باید عامل ایجاد تازگی باشد و «هر دَم از این باغ بری برسد ... تازه‌تر از تازه‌تری برسد» ... باید با هر نماز تازه شویم و زندگی تازه‌تری را تجربه کنیم ... تفکّر و شخصیّت جدیدی پیدا کنیم. باید در طول هر شبانه‌روز پنج بار نماز، برنامه‌ی آنتی ویروس گناه را  در ما «Refersh» کند! ... و با هر نماز احساس کنیم از نو متولد شده‌ایم.

در شب معراج خدای متعال پیامبرش را فرا خواند که نماز را به او بیاموزد. ابتدا 50 رکعت نماز را در طول شبانه‌روز بر او و امّت او فرض کرد.[1] بدیهی است که به جای آوردن 50 رکعت نماز در یک شبانه‌روز، تقریباً تمام وقت شبانه‌روز را می‌گیرد و فرصتی برای استراحت باقی نمی‌گذارد! ... و نمازگزار باید پیوسته در مسیرِ رفت و برگشت مسجد باشد! خدای متعال با این حُکم می‌خواست به ما بفهماند که کلّ زندگی را نماز بدانیم! ... و نماز سرتاسر زندگی ما را تحت الشعاع قرار دهد و در تمام ارکان و تفاصیل زندگی تأثیر بگذارد. تقدّم «صَلَاتِي» بر سایر مؤلّفه‌ها در آیه‌ی «قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ[2]: بگو نماز و قربانی و زندگی و مرگم برای اللّه پروردگار جهانیان است»، بیانگر این است که نماز باید سرلوحه‌ی تمام امور زندگی باشد. پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) فرموده‌اند: «إِنَّکُم لَن‌تَزالوا فی صَلاةٍ ما انتَظَرتُمُ الصَّلاةَ[3]: تا وقتی در انتظار نماز به سر می‌برید، هم چنان در نماز هستید». از این رو آن گاه که در حالت «بیماری» و «سفر» مشمولِ رُخصت می‌شویم، نماز را به حسابمان می‌نویسند. وقتی چشمان خود را از نگاه حرام بازمی‌داریم، در نماز هستیم چون در نماز آموخته‌ایم که چشمانمان را فرواندازیم و به اطراف ننگریم.[4] آن‌گاه که از خوردن حرام خودداری می‌کنیم، در نماز هستیم چون در نماز آموخته‌ایم چیزی نخوریم! اگر دست‌هایمان را به سوی گناه دراز نمی‌کنیم، در نماز هستیم چون در نماز آموخته‌ایم که حرکت دست‌هایمان کنترل‌شده باشند. نماز، نمادی از بایدها و نبایدهای زندگی است. سراسر زندگی ما باید قلمرو نماز باشد و بر اساس نماز زندگی کنیم و بمیریم. «حسن بَصری» (110- 21 هجری) گفته است: «به تعداد نماز، زندگی متعدد دارید».

گاهی نماز را شتابان و سراسیمه می‌خوانیم تا به کارهایمان برسیم! اما اگر نماز استقرار نیافته باشد، زندگی چه‌گونه استقرار پیدا می‌کند؟ زندگی آن گاه سامان می‌پذیرد که نماز، سامان پذیرفته باشد. باید به درستی به استقبال «صلاة» رفته باشیم که بتوانیم شاهد «فلاح» را در آغوش بگیریم! اگر گمان برده‌ایم که نماز مانع کارهایمان می‌شود، به خطا رفته‌ایم ... تنظیم زندگی با تنظیم نماز تحقق می‌پذیرد. نباید به خاطر زندگی نماز را تغییر داد بلکه باید زندگی را به خاطر نماز تغییر دهیم.

آیا می‌توان عملاً در کلّ زندگی «نمازی» بود؟ خدای متعال در وصف پیامبر (صلى الله عليە وسلم) و اصحاب بزرگوار او می‌فرماید: «مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡۖ تَرَىٰهُمۡ رُكَّعٗا سُجَّدٗا يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗاۖ سِيمَاهُمۡ فِي وُجُوهِهِم مِّنۡ أَثَرِ ٱلسُّجُودِ[5]: محمّد پیامبر خدا است و کسانی که با او هستند، بر کافران سختگیرند اما در نسبت به یکدیگر مهربانند آنان را راکع و ساجد می‌بینی و پیوسته از خداوند، فضل و خشنودی می‌طلبند؛ نمود سجده در رُخسارشان پیدا است». یعنی راکع و ساجد بودن، صفتِ ثابت آنان بوده است. به عبارت دیگر، آنان پیوسته در نماز بوده‌اند!

نماز، معیار و سَنجه‌ی صحّت و اعتباربخشی سایر امور است. مدرک تحصیلی، ثروت، موقعیّت خانوادگی و امثال اینها معیارهای مادی مردم هستند؛ معیار مطلوب اهلِ دین، پایبندی به نماز است. آن‌گاه که «ابوبکر» را به خلافت برگزیدند، «علی» (رضی اللّه عنهما) در توجیه این انتخاب فرمود: «اختَرنا لِدُنیانا ما رَضِیَهُ نَبیُّ اللّهِ لِدینِنا[6]: ما کسی را برای دنیایمان برگزیدیم که پیامبر خدا او را برای دینمان برگزیده بود» و مقصود ایشان سپرده شدن امامتِ نماز به ابوبکر از سوی پیامبر (صلى الله عليە وسلم) در ایّام پایانی عمر مبارکشان بود آن جا که فرمودند: «مُروا أبابَکرٍ فَلیُصَلِّ بِالنّاسِ[7]: به ابوبکر بگویید برای مردم نماز بخواند». پیامبر (صلى الله عليە وسلم) نفرمودند ابوبکر پس از من خلیفه باشد اما اصحاب او نتیجه گرفتند مادام که ابوبکر شایسته‌ی مقام امامت نماز به جای پیامبر (صلى الله عليە وسلم) بوده است، شایستگی امامت در اداره‌ی اجتماع را نیز دارد. این معیار در رویداد «اِسراء و معراج» هم قابل تعقیب است. خدای متعال کلیّه‌ی پیامبران (ع) را – ظاهراً قبل از معراج و در بیت المقدس - گِرد هم می‌آورَد تا حضرت محمّد (صلى الله عليە وسلم) امامِ نمازِ جماعت آنان گردد.[8] اصولاً می‌توان صلاحیّت افراد را از روی اهلیّت آنان برای نماز اِحراز کرد. ملاک معتبر برای انتخاب شریک تجاری، شریک زندگی و ... پایبندی به نماز است. پس باید نماز تمامی امور زندگی ما را تحت الشعاع قرار دهد و پیوسته احساس کنیم که در نماز هستیم و کردار و گفتار و پندارمان تحت تأثیر نمازمان است.   



[1] . بخاری- 349 و مسلم- 163

[2] . انعام- 162

[3] ابوداود- 422 و نسائی- 539 و ابن‌ماجه- 693

[4] . بخاری- 751 و ابوداود- 910 و ترمذی- 590

[5] . فتح- 29

[6] . به نقل از «أسد الغابة» 4/ 66-  167 و خلافة أبی‌بکر الصدیق 66

[7] . بخاری- 664 و مسلم- 418 و ابن‌ماجه- 1232. آقای «داود ناروئی» در کتاب «رسول خاتم» می‌گوید: «وی حدود هفده نماز در حیات پیامبر با مردم گزارد». [ج 2 ص 584 چاپ اول سال 1391 نشر احسان]

[8] . مسلم- 172

 1587

موضوع مرتبط

نماز برنامه‌ی زندگی

مدرسه‌ی نماز

تمثل یافتن نماز

اقامه‌ی نماز

آثار حرکات نماز

سلام بر خدا

در مقام سجده

حمد خداوند

مقام رکوع در نماز

نماز، قراردادى با خدا

123