نماز در همهی ادیان آسمانی به خاطر عظمت و اهمیتی که دارد، مقرّر شده است و هیچ دینی بدون نماز نیست. ابراهیم (ع) اِسکان خانوادهاش در مکّه و بنای خانهی کعبه را برای اقامهی نماز اعلام میکند: «رَّبَّنَآ إِنِّيٓ أَسۡكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيۡرِ ذِي زَرۡعٍ عِندَ بَيۡتِكَ ٱلۡمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ[1]: پروردگارا من [يكى از] فرزندانم را در درههاى غیر قابل کشت نزد خانهی محترم تو سكونت دادم پروردگارا تا نماز را به پا دارند». سلیمان (ع) به خاطر مشغول شدن به نمایش گلهی اسبان و فوت شدنِ نماز عصر، آزموده و تنبیه میگردد: «إِذۡ عُرِضَ عَلَيۡهِ بِٱلۡعَشِيِّ ٱلصَّٰفِنَٰتُ ٱلۡجِيَادُ. فَقَالَ إِنِّيٓ أَحۡبَبۡتُ حُبَّ ٱلۡخَيۡرِ عَن ذِكۡرِ رَبِّي حَتَّىٰ تَوَارَتۡ بِٱلۡحِجَابِ. رُدُّوهَا عَلَيَّۖ فَطَفِقَ مَسۡحَۢا بِٱلسُّوقِ وَٱلۡأَعۡنَاقِ. وَلَقَدۡ فَتَنَّا سُلَيۡمَٰنَ وَأَلۡقَيۡنَا عَلَىٰ كُرۡسِيِّهِۦ جَسَدٗا ثُمَّ أَنَابَ[2]: هنگامى كه طرفِ غروب، اسبهاى اصيل را بر او عرضه كردند. [سليمان] گفت واقعاً من دوستى اسبان را بر ياد پروردگارم ترجيح دادم تا [هنگام نماز گذشت و خورشيد] در پس حجاب ظلمت شد.[گفت اسبها] را نزد من باز آوريد پس شروع كرد به دست كشيدن بر ساقها و گردن آنها [و سرانجام وقف كردن آنها در راه خدا]. و قطعاً سليمان را آزموديم و بر تخت او جسدى بيفكنديم پس به توبه باز آمد» دعای زکریا (ع) هنگامی اجابت میشود که در محراب به نماز ایستاده است: «فَنَادَتۡهُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَهُوَ قَآئِمٞ يُصَلِّي فِي ٱلۡمِحۡرَابِ[3]: پس در حالى كه وى ايستاده در محراب خود دعا مىكرد، فرشتگان او را ندا دردادند». عیسی (ع) خود را تا دمِ مرگ، مأمور به نماز خواندن میداند: «قَالَ إِنِّي عَبۡدُ ٱللَّهِ ءَاتَىٰنِيَ ٱلۡكِتَٰبَ وَجَعَلَنِي نَبِيّٗا. وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيۡنَ مَا كُنتُ وَأَوۡصَٰنِي بِٱلصَّلَوٰةِ وَٱلزَّكَوٰةِ مَا دُمۡتُ حَيّٗا[4]: گفت منم بندهی خدا به من كتاب داده و مرا پيامبر قرار داده است. و هر جا كه باشم، مرا با بركت ساخته و تا زندهام به نماز و زكات سفارشم كرده است». موسی (صلى الله عليە وسلم) در اولین نوبت وحی در «وادی طُوی» به اقامهی نماز برای ذکر خدا مأمور میشود: «إِنَّنِيٓ أَنَا ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدۡنِي وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِذِكۡرِيٓ. إِنَّ ٱلسَّاعَةَ ءَاتِيَةٌ أَكَادُ أُخۡفِيهَا لِتُجۡزَىٰ كُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا تَسۡعَىٰ[5]: منم من خدايى كه جز من خدايى نيست پس مرا پرستش كُن و به ياد من نماز برپا دار. در حقيقت قيامت فرارسنده است مىخواهم آن را پوشيده دارم تا هر كسى به [موجب] آنچه مىكوشد، جزا يابد». خدای متعال به موسی و برادرش هارون (علیهما السلام) فرمان میدهد: «وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰ وَأَخِيهِ أَن تَبَوَّءَا لِقَوۡمِكُمَا بِمِصۡرَ بُيُوتٗا وَٱجۡعَلُواْ بُيُوتَكُمۡ قِبۡلَةٗ وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ[6]: و به موسى و برادرش وحى كرديم كه شما دو تن براى قوم خود در مصر خانههايى ترتيب دهيد و سراهايتان را رو به روى هم قرار دهيد و نماز برپا داريد و مؤمنان را مژده ده».
«ابوبکر» در مکّه قسمتی از خانهاش را مسجد کرده بود و در آن جا نماز و قرآن میخواند و مردم پیرامون او جمع میشدند و تحت تأثیر قرار میگرفتند. اصولاً باید فرد مسلمان قسمتی از خانهاش را به محل عبادت اختصاص دهد؛ چیزی که ما مسلمانان از آن غافل ماندهایم و در نقشهی خانههایمان آن را لحاظ نمیکنیم. بدیهی است وقتی به نماز بهای لازم را نمیدهیم، تَبَعات آن را باید تحمل کنیم!
دیداری با دانشجویان کُرد مُقیم هندوستان داشتم آنها خانهای اجاره کرده بودند که یک اتاق آن به رویشان بسته بود. علت آن را پرسیدم، گفتند: صاحب خانه یک مرد هندو میباشد که بتهایش داخل این اتاق قرار دارند و این اتاق مخصوص عبادت او است و آن را اجاره نمیدهد. کاش ما مسلمانان هم به اندازهی آن هندو به عبادت اهمیت میدادیم. این در حالی است که از حضرت عائشه روایت میشود: «أمرَ رسولُ الله (صلى الله عليە وسلم) بِبَناءِ المساجدِ فی الدُّورِ و أن تُنَظّفَ و تُطَیَّبَ[7]: پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) به ساختن مسجد (مُصلّی) در خانههایمان[8] فرمان داد و این که آن مساجد را تمیز و خوشبو نگاه داریم». خانههای امروز ما بزرگ و مشتمل بر هال و اتاقهای پذیرایی و خواب و آشپزخانه و حمّام و ... است اما هیچ قسمت خاصی را به عبادت و نماز اختصاص ندادهایم. «عِتبان ابن مالک» که از اصحاب رسولُ اللّه (صلى الله عليە وسلم) و انصاری بود[9]، نزد رسولُ اللّه (صلى الله عليە وسلم) آمد و گفت: ای پیامبر خدا! من برای مردم محلّه امامت میکنم و بیناییام را از دست دادهام. وقتی باران میآید، درّهی میان خانهی من و آنها سیلابی میشود و نمیتوانم مسجد بروم. دوست دارم به خانهام بیایید و در آن جا نماز بخوانید تا محل نماز شما را محل نماز خود قرار دهم. پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) فرمود: إن شاء اللّه میآیم. فردای آن روز هنگامی که آفتاب بلند شده بود، پیامبر (صلى الله عليە وسلم) و ابوبکر حضور یافتند. پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) اجازهی ورود خواست و عِتبان به او اجازه داد. پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) قبل از نشستن، پرسید: در کجای خانهات دوست داری نماز بخوانم؟ عِتبان به گوشهای از خانهاش اشاره کرد. پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) به نماز ایستاد و تکبیر گفت و حُضّار نیز به نماز [جماعت] ایستادند و صف بستند. پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) دو رکعت نماز [سنّتِ ضُحی] خواند و سلام داد[10]». آیا دغدغههای ما هم از نوع دغدغههای عِتبان ابن مالک است؟ آیا نظام مهندسی ما به این امر اهتمام میورزد؟ ... بیایید از هم اکنون تصمیم بگیریم محلی از خانهی خود را مخصوص نماز و نیایش بکنیم و برای نماز خواندن، سجاده داشته باشیم. روایت کردهاند: «کانَ رسولُ الله یُصَلّی علی الخُمرَةِ[11]: پیامبر خدا روی یک حصیر کوچک نماز میخواند». رایج بودن استفاده از سجاده برای نماز در میان کُردها به تأسی از همین سنّت رسول خدا (صلى الله عليە وسلم) بوده است.
اقامهی نماز یکی از ارکان ورود به اسلام است و کسی که برای اولین بار شهادتَین میگوید، بلافاصله دو رکعت نماز میخواند. «اُمّسَلَمه» میگوید یکی از آخرین وصیتهای رسول خدا (صلى الله عليە وسلم) این بود که: «الصَّلاةَ و ما مَلَکَت أیمانُکُم[12]: مواظب نماز و زیردستانتان باشید». بنا بر این اهمال کردن در امر نماز از هیچ مسلمانی پذیرفته نیست. گفتهاند حضرت عمر در اثر ضرباتی که در نماز صبح بر او وارد شد، از هوش رفت و وقتی به هوش آمد اولین سؤالش این بود: «أصَلَّی المسلمونَ الفجرَ؟: آیا مسلمانان نماز صبحشان را خواندند؟». همه نگران «عمر» بودند و «عمر» نگران نماز بود. از او روایت کردهاند که در آن وضعیت میگفت: «لا حَظَّ فی الإسلامِ لِمَن ترَکَ الصَّلاةَ[13]: کسی که نماز را ترک گوید، از مسلمان بودنش بهرهای نمیبرَد». پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) فرمودهاند: «سَدِّدوا و قارِبوا و اعلَموا أنَّ خیرَ أعمالِکُم الصَّلاةُ و لایُحافِظُ علی الوُضوءِ إلّا مُؤمِنٌ[14]: با وسطیّت بر صراطِ مستقیم بمانید و بدانید که بهترین عمل شما نماز است و تنها مؤمن است که از وضویش محافظت میکند».
از آن جا که نماز در اسلام جایگاه و اهمیت فوقالعادهای دارد، تمام جزئیات آن بیان شده است و پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) فرمودهاند: «صَلُّوا کما رأیَتُمونی أُصَلّی[15]: همان گونه که دیدهاید من نماز میخوانم، نماز بخوانید». میتوانم ادعا نمایم که در هیچ آیینی مثل اسلام، جزئیات نماز اعمّ از حرکات و الفاظ و تعداد رکعات و اوقات و ... آن، مقرّر نشده است. مسلمانان کمّ و کیف نماز را از پیامبرشان آموختهاند در حالی که پیروان موسی و عیسی (ع) هیچ اطلاعی از نحوهی نماز خواندنِ پیامبرشان ندارند. افتخار میکنیم که نماز چنین جایگاهی در دین ما دارد. پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) فرمودهاند: «أوَّلُ ما یُحاسَبُ بِهِ العَبدُ یَومَ القِیامةِ مِن عَمَلِهِ صلاتُهُ فإن صَلَحَت فقد أفلَحَ و أَنجَحَ و إن فَسَدَت خابَ و خَسَرَ[16]: نخستین چیزی که انسان را در روز قیامت به خاطرش محاسبه میکنند، نماز او است؛ اگر نمازش درست بوده باشد، نجات پیدا میکند و موفق میشود و اگر نمازش فاسد باشد، ناکام و زیانمند خواهد بود». پس اولین پروندهای که در قیامت مورد رسیدگی قرار میگیرد، نماز است و تمام اعمال دیگر را بر اساس نماز میسنجند. اگر کسی در دنیا با اخلاص و صداقت در محضر خداوند به نماز ایستاده باشد، روز قیامت هم سربلند و آبرومند در پیشگاه او میایستد[17] و لذا قیام دنیا است که نحوهی قیام در آخرت را تعیین میکند.
[1] . ابراهیم- 37
[2] . ص- 31 تا 34
[3] . آلعمران- 39
[4] . مریم- 30 و 31
[5] . طه- 14 و 15
[6] . یونس- 87
[7] . ترمذی- 594 و ابوداود- 455 و ابن ماجه- 758
[8] . البته برخی از شارحان حدیث «الدور» را «محلات شهر» دانستهاند. (مترجم)
[9] . گفتهاند در جنگهای بدر و اُحُد و خندق حضور داشته و بیناییاش را از دست داده و سرانجام در زمان حکومت معاویه وفات کرده است. (مترجم)
[10] . بخاری- 425
[11] . بخاری- 379 و 381 و ابوداود- 656 و ترمذی- 331
[12] . ابن ماجه- 1625 و المسند 6/290
[13] . الموطأ- 84
[14] . مسند امام احمد حدیث 22332
[15] . بخاری- 631 و مسلم- 674
[16] . ترمذی- 413 و نسائی- 465
[17] . «يَوۡمَ يَقُومُ ٱلنَّاسُ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ». (مطففین- 6)
نماز برنامهی زندگی
مدرسهی نماز
تمثل یافتن نماز
اقامهی نماز
آثار حرکات نماز
سلام بر خدا
در مقام سجده
حمد خداوند
مقام رکوع در نماز
نماز، قراردادى با خدا