نمازگزاران تا روز قیامت توسط شیطان در نماز، وسوسه میشوند. یعنی شیطان هم به مساجد راه پیدا میکند و هم در هنگام نماز وارد عمل میشود. چون نماز مهمتر از آن است که شیطان از آن بگذرد! شیطان از هر چه بگذرد، از نماز نمیگذرد! پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) فرمودهاند: «إذا نُودِیَ بالصَّلاةِ أدبرَ الشَّیطانُ و لَهُ ضُراطٌ حتّی لایَسمَعَ التأذینَ فإذا قُضِیَ التأذینُ أقبلَ حتی إذا ثُوِّبَ بِها أدبرَ حتی إذا قُضِیَ التَّثویبُ أقبلَ حتّی یَخطِرَ بینَ المَرءِ و نفسِهِ فیَقولُ له: أُذکُر کذا أُذکُر کذا لما لمیَکُن یَذکُرُ مِن قبلُ حتّی یَظَلَّ الرَّجُلُ إن یَدری کَم صَلّی[1]: هنگامی که برای نماز اذان گفته میشود، شیطان فرار میکند و از عقب خود هوا خارج میکند تا صدای اذان را نشنود و بعد از اذان برمیگردد و باز هنگام اقامه گفتن فرار میکند و دوباره پس از اِتمام آن برمیگردد تا نمازگزاران را دچار وسوسه کند و میگوید: فلان مسئله و فلان مسئله را به خاطر بیاور؛ چیزهایی که قبلاً نمیتوانست به یاد بیاورَد و او را چنان سرگرم میکند که نداند چند رکعت خوانده است». آنچه در این حدیث بسیار جلب توجه میکند، عبارت «حتّی یَخطِرُ بینَ المَرءِ و نفسِهِ» است یعنی کار پلیدی که شیطان میکند این است که انسان و نفس او را از هم جدا میسازد و تلاش میکند بُعد روحانی انسان را از او بگیرد و به جای آن که روح انسان در نماز اوج بگیرد و انسان به حالات والای روحانی دست یابد، «یَقولُ: أُذکُر کذا أُذکُر کذا لِما لمیَکُن یَذکُرُ مِن قبلُ حتّی یَظَلَّ الرَّجُلُ مایَدری کَم صَلّی: فلان مسئله و فلان مسئله را به خاطر بیاور؛ یعنی همهی آن چه را که فراموش کرده است به یادش میآورَد و او را چنان سرگرم میکند که نداند چند رکعت خوانده است»! یعنی شیطان سعی میکند وسوسهها و خیالات واهی و بیهوده را جایگزین حالات خوش روحی و لذّتهای معنوی کند. این که ما از تکبیرة الإحرام تا سلام دادن نماز با این همه وسوسه مواجه میشویم، کار شیطان است. پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) به قدری نگران وسوسهگریهای شیطان بودهاند که نسبت به هر نقص و خللی در ظاهر و باطن نماز هُشدار دادهاند. چنانکه در خصوص به هم پیوستگی نمازگزاران در صف نماز جماعت فرمودهاند: «رُصُّوا صُفوفَکُم و قارِبُوا بَینَها و حاذُوا بِالأَعناقِ فوالّذی نَفسی بِیَدِهِ أنّی لَأَری الشَّیطانَ یَدخُلُ مِن خَلالِ الصَّفِ کأنَّها الحَذَفُ[2]: صفهایتان را کامل و به هم پیوسته و منظم تشکیل دهید چون قسَم به کسی که جانم در دستِ او است، من شیطان را میبینم که همانند برهای سیاه به میان صفهایتان نفوذ میکند».«عُثمان ابن أبیالعاص الثَّقَفی» نزد پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) رفت و عرض کرد: ای پیامبر خدا! شیطان میان من و نماز و قرائتم فاصله میاندازد و به اشتباهم میاندازد. پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) فرمود: «ذاکَ شیطانٌ یُقالُ لَهُ خَنزَبٌ فإذا أحسَستَهُ فَتَعَوَذ باللّه مِنه و اَتفِل علی یَسارِک ثلاثاً[3]: آن شیطانی است که خَنزَب نام دارد؛ هر وقت وجود او را احساس کردی، از شرّ او به خدا پناه ببر و و سه بار از سمتِ چپ به رویش تُف بینداز». «عُثمان ابن أبیالعاص» گفته است: فرمودهی پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) را اجرا کردم و خداوند، شرّ آن شیطان از من دور کرد. «ٱلَّذِي يُوَسۡوِسُ فِي صُدُورِ ٱلنَّاسِ[4]» همین شیطان است. شیطانی که هنگام نماز به سراغ نمازگزار میآید، دزد صفت است چون هر گاه نمازگزار به وجودش پی ببرد، متواری میگردد! هیچ کس از وسوسهی شیطان در نماز، ایمن نیست. «ابودَرداء» گفته است: پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) به نماز ایستاد و ما شنیدیم که در حین نماز میگوید: «أَعوذُ بِاللّهِ مِنکَ: از تو به خدا پناه میبرَم» و به دنبال آن سه بار فرمود: «ألعَنُکَ بِلَعنَةِ اللّه: محروم گشتن از رحمت خدا را برایت خواستارم» و دستش را چنان دراز کرد که گویی میخواست چیزی را بگیرد. وقتی نماز را به پایان رساند، عرض کردیم: ای پیامبر خدا! در نماز چیزی گفتید که ما قبلاً نشنیده بودیم آن را بگویی و دیدیم دستت را دراز کردی. فرمود: «إنَّ عَدوَّ اللّهِ إبلیسَ جاءَ بِشِهابٍ مِن نارٍ لِیَجعَلَهُ فی وَجهی فَقُلتُ أَعوذُ بِاللّهِ مِنکَ ثَلاثَ مَرّاتٍ ثُمَّ قُلتُ ألعَنُکَ بِلَعنَةِ اللّهِ التّامَّةِ فَلمیَستأخِر ثَلاثَ مَرّاتٍ ثُمَّ أرَدتُ أَخذَهُ و اللّهِ لو لا دَعوةُ أخینا سُلیمانَ لأَصبَحَ مُوثَقاً یَلعَبُ بِهِ وِلدانُ أهلِ المَدینةِ[5]: دشمن خدا، ابلیس با پارهای از آتش آمد و میخواست آن را روی صورتم بیندازد. من نیز سه بار «أعوذُ باللّهِ مِنکَ» گفتم و آنگاه سه بار گفتم: «ألعنُکَ بِلَعنَةِ اللّهِ التّامَّةِ» و او عقبنشینی نکرد. سرانجام خواستم او را بگیرم. به خدا سوگند اگر دعای برادرمان سُلیمان نبود[6]، چنان در بند کشیده میشد که کودکان مدینه میتوانستند با او بازی کنند».«إن کانَ أحدُکُم فی الصَّلاةِ جاءَهُ الشَّیطانُ فأَبَسَّ بِهِ کَما یَبُسُّ الرَّجُلُ بدابَّتِهِ فإذا سَکَنَ لَهُ أَضرَطَ بینَ أَلیَتَیهِ لِیَفتِنَهُ عَن صَلاتِهِ فإذا وَجَدَ أَحدُکُم شَیئاً مِن ذلکَ فلایَنصَرِفَ حتّی یَسمَعَ صَوتاً أو یَجِدَ رِیحاً لا یَشُکُّ فیهِ[7]: آن گاه که کسی از شما به نماز میایستد، شیطان سراغش میآید و همانند چهارپا او را تحریک میکند و وقتی از تحریکش دست برداشت، صدایی در بین دو سُرینش ایجاد میکند تا او را از نمازش غافل سازد اگر کسی از شما چنین حالتی را احساس کرد، هم چنان نمازش را ادامه بدهد مگر این که صدایی بشنود یا بویی به مشامش برسد، و در شک نمانَد». پس شیطان در نماز ما را با تردید کردن در مورد بقای وضو مشغول میکند تا نماز را با غفلت از روح و محتوای آن بخوانیم. طبیعی است که نمازگزار باید حریمی برای نمازش تعیین کند و در جلو سجدهگاهش «سُترَه»ای باشد. از کارهای دیگری که شیطان برای غافل کردن نمازگزار در نماز انجام میدهد، نقضِ حریمِ نماز او است: «إذا صَلّی أحَدُکُم إلی شَیءٍ یَسُترُهُ مِنَ النّاسِ فَأَرادَ أَحَدٌ أن یَجتازَ بَینَ یَدَیهِ فَلیَدفَعهُ فإن أبی فَلیُقاتِلهُ فَإنّما هوَ شَیطانٌ[8]: هرگاه کسی از شما به سوی چیزی نماز گزارد که حریم نمازش را از دیگران جدا سازد و چنانچه کسی خواست از جلو او بگذرد، باید او را برگرداند و اگر نپذیرفت، با او درافتد زیرا که او شیطان است». روایت کردهاند که پسر «مروان» با اصرار میخواهد از جلو نماز «ابوسعید خُدری» ردّ شود و ابوسعید او را میزند و به گریه میافتد و به پدرش شکایت میبرَد. مروان نزد ابوسعید می آید و میگوید: چرا برادر زادهات را زدهای؟ پاسخ میدهد: «إنّما ضَرَبتُ الشَّیطانَ: من شیطان را زدم»! پرسید: یعنی چه؟ گفت: من از پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) شنیدم که میفرمود: «إن أرادَ إنسانٌ أنیَمُرَّ بینَ یَدَیهِ فَلیَدرأُهُ ما استَطاعَ فإن أَبی فَلیُقاتِلُهُ فَإنَّهُ الشَّیطانُ: اگر کسی خواست از جلو او ردّ شود، باید در حدّ توان او را باز دارد و اگر اِصرار ورزید، با او درافتد چون او شیطان است». انتظار میرود شیطان در هنگام نماز از هر وقت دیگری از انسان، دورتر باشد اما عملاً میبینیم که از هر وقت دیگری به او نزدیکتر است! حتی حضور شیاطین در حین نماز بیشتر از ملائکه است و آنها با وسوسهگریهای خود میخواهند نمازگزاران را از کسب درجات و اجر والای نماز محروم کنند. چه بسا بعد از نماز هم در سجدهگاه نمازگزارِ غافل بنشینند و قهقهه سر دهند و بگویند: «اگر چنین نمازی را برای ما هم میخواندی، نمیپذیرفتیم»!
[1] . بخاری- 608 و مسلم- 856 و ابوداود- 515 و نسائی- 669
[2] . ابوداود- 667 و نسائی- 814
[3] . مسلم- 2203
[4] . ناس- 5
[5] . مسلم- 542
[6] . اشاره به آن دعای حضرت سلیمان (ع) است که از خداوند خواسته است: « قَالَ رَبِّ ٱغۡفِرۡ لِي وَهَبۡ لِي مُلۡكٗا لَّا يَنۢبَغِي لِأَحَدٖ مِّنۢ بَعۡدِيٓۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡوَهَّابُ. فَسَخَّرۡنَا لَهُ ٱلرِّيحَ تَجۡرِي بِأَمۡرِهِۦ رُخَآءً حَيۡثُ أَصَابَ. وَٱلشَّيَٰطِينَ كُلَّ بَنَّآءٖ وَغَوَّاصٖ. وَءَاخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي ٱلۡأَصۡفَادِ. هَٰذَا عَطَآؤُنَا فَٱمۡنُنۡ أَوۡ أَمۡسِكۡ بِغَيۡرِ حِسَابٖ» (ص: 35 تا 39) [مترجم]
[7] . احمد در المسند 2/330
[8] . بخاری- 509 و مسلم- 505 و ابوداود- 697 و ابنماجه- 788
نماز برنامهی زندگی
مدرسهی نماز
تمثل یافتن نماز
اقامهی نماز
آثار حرکات نماز
سلام بر خدا
در مقام سجده
حمد خداوند
مقام رکوع در نماز
نماز، قراردادى با خدا