حمد خداوند

در نماز به حمد و ستایش خداوند اهتمام ویژه‌ای داده می‌شود و در آغاز نماز و در خلال نماز و در پایان آن خداوند را حمد و ثنا می‌کنیم. مسلّماً چنین پدیده‌ای حساب‌شده و معنی‌دار است و البته «نعمت هدایت» آن اندازه بزرگ و مهم هست که که پیوسته به شکرانه‌اش به حمد و ستایش خداوند بپردازیم.

پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) فرموده‌اند: «إنَّ العَهدَ الَّذی بَینَنا وَ بَینَهُمُ الصَّلاةُ فَمَن تَرَکَها فَقَد کَفَرَ[1]: تعهدی که میان ما و آنان وجود دارد، نماز است هر کس نماز را ترک گوید، مرتکب کفر شده است». این جا از ترک نماز به «کُفر» تعبیر شده است. برخی از علماء این کفر را «کفر معنوی» یا «کفر مجازی» گفته‌اند. در واقع «تارک نماز»، نعمت‌های بی‌شمار خداوند و در رأس آنها نعمت هدایت را نادیده می‌گیرد و از شکرگزاری نعمت‌ها در قالب نماز، خوددداری می‌کند. به عبارت دیگر گرچه راه و روش شکرگزاری هم به او ارائه شده است اما او خویشتن را از آن محروم می‌سازد!

نمازگزار از طریق نماز اعلام می‌نماید علاوه بر آن که قدر نعمت‌ها را می‌شناسد، صاحبِ اصلی نعمت ها و مُنعِم حقیقی را آفریدگار و پروردگار جهانیان می‌داند. «ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ» یعنی حمد و سپاس و ستایش نعمت‌ها مختص به پروردگار جهانیان است. ما معمولاً صاحبِ اصلی نعمت ها و مُنعِم حقیقی را فراموش می‌کنیم و به حمد و ستایش اسباب و واسطه‌های دریافت نعمت‌ها می‌پردازیم. در مَثَل مانند این است که دوستتان یک هدیه‌ی گرانبها برای شما ارسال کرده باشد و شما فقط نقش پُست‌چی تحویل دهنده‌ی هدیه را ببینید و تمام سپاس و ستایش‌هایتان را نثار او کنید! نسبت دادن نعمت‌ها به اسباب و واسطه‌های آنها یکی از لغزشگاه‌های خطرناک اعتقادی است. خدای بزرگ می‌فرمایند: «وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَةَ ٱللَّهِ لَا تُحۡصُوهَآ[2]: اگر بخواهید نعمت های خدا را بشمارید، قادر به آمارگیری آنها نخواهید بود» و سپس یادآور می‌شود که: «وَمَا بِكُم مِّن نِّعۡمَةٖ فَمِنَ ٱللَّهِ[3]: هر نعمتی که دارید، از خدا است».

مطلوب است که نمازگزار با این نوع بینش در پیشگاه پروردگارش عرضه دارد: «ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ. صِرَٰطَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِمۡ» یعنی از خداوند بخواهد که او را به راه کسانی راهنمایی کند که نعمت را بر آنان ارزانی فرموده است. ادراکِ نعمت‌ها گام نخست بندگی است. یکی از بیمارانم که از ناحیه‌ی مجاری نیم‌دایره‌ای (Semicircular Canals) گوش داخلی (Inner ear) دچار مشکل شده بود و نمی‌توانست تعادلش را حفظ کند، می‌گفت: «آقای دکتر! علاوه بر این که در راه رفتن تعادل ندارم، هنگام خواب نیز احساس می‌کنم در فضا معلّق گشته‌ام و نمی‌توانم راحت بخوابم». راستی؛ آیا تا به حال ما به نعمت تعادل توجه داشته‌ایم؟ آیا فکر کرده‌ایم که اگر نعمت تعادل را از دست بدهیم، دچار چه معضلاتی خواهیم شد؟ نعمت‌هایی که خداوند به ما ارزانی فرموده است، متنوع و بی‌شمارند و یکایک آنها مهم و بی‌بدیلند. اما آیا از بابت نعمت‌ها، شکرگزار و ممنون خداوند بوده‌ایم؟

برای این که بتوانیم اهمیّت وجود برخی از نعمت‌ها را دریابیم و قدر آنها را بیش‌تر بدانیم، بهتر است برای یک مدّت کوتاه خویشتن را از آنها محروم سازیم. مثلاً دست‌هایمان را در جیب بگذاریم و با عوارض و مشقّات آن دست و پنجه نرم کنیم ... آن وقت است که می‌فهمیم زندگی بدو دست تا چه اندازه سخت و ذلّت‌بار خواهد بود. پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) هنگامی که در نماز به رکوع می‌رفتند، می‌فرمودند: «سُبحانَ رَبِّیَ العَظیمِ وَ بِحَمدِهِ» و هنگام اعتدال هم می‌فرمودند: «سَمِعَ اللّهُ لِمَن حَمِدَهُ». یعنی خداوند حمد و ستایش ما را قطعاً شنیده است و لذا خدا را مجدداً به خاطر این نعمت، می‌ستودند و می‌فرمودند: «رَبَّنا وَ لَکَ الحَمدُ» و گاهی اضافه می‌کردند: «مِلءَ السَّماواتِ وَ الأرضِ وَ مِلءَ ما شِئتَ مِن شَیءٍ بَعدُ أهلَ الثَّناءِ وَ المَجدِ أحَقُّ ما قالَ العَبدُ وَ کُلُّنا لَکَ عَبدٌ لا مانِعَ لِما أَعطَیتَ وَ لا مُعطِیَ لِما مَنَعتَ وَ لا یَنفَعُ ذا الجَدِّ مِنکَ الجَدِّ[4]: به گنجایش آسمان‌ها و زمین و هر آن چیز دیگری که خود اراده فرمایی؛ شایسته‌ی ثنا و مجد هستی و برحق‌ترین چیزی که بنده می‌تواند گفت – و ما همگی بندگان توایم – این است که هر آن چه را تو عطا کنی، کس نتواند مانعش گردد و هر آن چه را تو بازداری، کس نتواند عطا کند و هیچ تلاشگری – جز به رحمت تو – نمی‌تواند از تلاش خود بهره‌مند شود». ستایشگری خداوند در نماز و با این روحیه، چنان مقام والایی است که وساطت ملائکه برای ثبت و ضبط آن حذف می‌گردد و خدای متعال مستقیماً پاسخش می‌دهد[5] و بنده‌ی نمازگزار خویشتن را ناگزیر می‌بیند که در تکمیل مراتب شکرگذاری‌اش به سجده برود و بگوید: «سُبحانَ رَبِّیَ الأعلی وَ بِحَمدِهِ». هیچ گاه پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) در حمد و شکرگزاری نعمت‌ها کوتاه نمی‌آمد و آن گاه که خدای متعال به او مژده‌ی فتح و نصرت و آمرزش گناهان گذشته و آینده داد و فرمود: « إِنَّا فَتَحۡنَا لَكَ فَتۡحٗا مُّبِينٗا. لِّيَغۡفِرَ لَكَ ٱللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنۢبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَيۡكَ وَيَهۡدِيَكَ صِرَٰطٗا مُّسۡتَقِيمٗا.وَيَنصُرَكَ ٱللَّهُ نَصۡرًا عَزِيزًا[6]»، هم چنان به حمد و شکرگزاری‌اش ادامه می‌داد تا جایی که پاهای مبارکش در اثر نماز شب، پینه برداشتند. همسرش «عائشه» اظهار داشت: «لِمَ تَصنَعُ هذا یا رَسولَ اللّهِ وَ قَد غَفَرَ اللّهُ لَکَ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ؟: ای پیامبر خدا! در حالی که خداوند گناهان گذشته و آینده‌ات را آمرزیده است، چرا با خود چنین می‌کنی؟» پاسخ داد: «یا عائشة أفَلا أُحِبُّ أن أکونَ عَبداً شَکوراً[7]: ای عائشه! آیا نباید دوست بدارم که بنده‌ای شکرگزار باشم؟». ملاحظه می‌گردد پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) - به رغم آمرزیده شدن تمام گناهانش – بیش از هر کس دیگری اهل حمد و ستایش خدا بوده است و البته در عین حال نیز در مناجات خود فرموده‌اند: «لاأُحصی ثناءً عَلَیکَ أَنتَ کَما أَثنَیتَ عَلی نَفسِکَ[8]: خدایا! نمی‌توانم تو را ثنای کامل و زیبنده کنم و تو همان گونه هستی که خویشتن را ثنا گفته‌ای». اگر پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) نتوانسته باشد خدا را به شایندگی ثنا گوید، ما چه خاکی باید بر سر بریزیم؟! و با چه زبانی خدا را بستاییم؟ ... اگر نماز را همان گونه که پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) به ما یاد داده‌اند، بخوانیم و با دلی آگاه و بیدار و در قالب عبارات: «ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ» و «سُبحانَ رَبِّیَ العَظیمِ وَ بِحَمدِهِ» و «سَمِعَ اللّهُ لِمَن حَمِدَهُ» و «سُبحانَ رَبِّیَ الأعلی وَ بِحَمدِهِ» و «... إِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ» به حمد و ستایش خدا بپردازیم، - إن شاء اللّه - تکلیف از سرمان ساقط خواهد شد.



[1] . ترمذی- 2621 و نسائی- 463 و ابن‌ماجه- 1079

[2] . نحل- 18

[3] . نحل- 53

[4] . مسلم- 477

[5] . اشاره است به حدیث: «قالَ اللّهُ تَعالی إنّی قَسَمتُ الصَّلاةَ بَینی وَ بَینَ عَبدی نِصفَینِ وَ لِعَبدی ما سَأَلَ فإذا قالَ العَبدُ «ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ» قالَ اللّهُ تَعالی حَمِدَنی عَبدی وَ إذا قالَ «ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» قالَ اللّهُ تَعالی أثنَی عَلَیَّ عَبدی وَ إذا قالَ «مَٰلِكِ يَوۡمِ ٱلدِّينِ» قالَ مَجَّدَنی عَبدی و إذا قالَ «إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ» قالَ هذا بَینی وَ بَینَ عَبدی وَ لِعَبدی ما سَأَلَ فَإذا قالَ «ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ. صِرَٰطَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِمۡ غَيۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَيۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّينَ» قالَ هذا لِعَبدی وَ لِعَبدی ما سَأَلَ». (مسلم- 395 و ترمذی- 2953 و نسائی- 8013 و ابن‌ماجه- 3784 و الموطأ- 189)

[6] . فتح- 1 تا 3

[7] . بخاری- 4837 و مسلم- 2820

[8] . ابن‌ماجه- 3841

 3496

موضوع مرتبط

نماز برنامه‌ی زندگی

مدرسه‌ی نماز

تمثل یافتن نماز

اقامه‌ی نماز

آثار حرکات نماز

سلام بر خدا

در مقام سجده

حمد خداوند

مقام رکوع در نماز

نماز، قراردادى با خدا

123