آنگاه که نمازگزار مراحل عروج در آسمانِ معنویت را پشتِ سر نهاد، به محضرِ «مَلِکُالمُلوک» راه پیدا میکند ... مستقیماً به دیدار پروردگارش میرسد ... در کمالِ ادب و احترام در مقابلش زانو میزند و به او سلام و تحیّت[1] میدهد ... واقعاً مقام دلانگیز و پرشکوهی است! ... واقعاً نعمت بزرگ و بیبدیلی است که بندهای ناچیز «به جایی برسد که بجز خدا نبیند» ... «التَّحیّاتُ للّه»: نابترین درودها و تحیّتها را به پروردگارم تقدیم میکنم. بر زبان راندنِ ناآگاهانه و غافلانهی «التَّحیّاتُ للّه» مصداق واقعی محرومیت و ظلم به خویشتن است.
یافتن عباراتی که شایستگی بر زبان راندن در محضرِ خدای متعال را داشته باشند، بسیار دشوار و ناشدنی است و خدا را سپاس میگوییم که چنان عباراتی را آماده در اختیار داریم ... «ابن مسعود» میگوید: پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) در حالی که کفِ دستم را در دستانش گرفته بود، تشهد را همانند سورهای از قرآن به من آموخت: «التَّحیّاتُ لِلّهِ و الصَّلَواتُ وَ الطَّیِّباتُ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها النَّبِیُّ وَ رَحمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ، السَّلامُ عَلَینا وَ عَلی عِبادِ اللّهِ الصّالِحینَ أَشهَدُ أن لا إلهَ إلّا اللّهُ وَ أَشهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَ رَسولُهُ[2]».
در حالتِ قیام، «قرآن» (حمد و سوره) و در حالتِ بر زانو نشسته، «حدیثی از پیامبر» (تشهد) میخوانیم تا نشان دهیم که قرآن و سنّت، مُکمّل یکدیگرند.
آن گاه که «السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها النَّبِیُّ وَ رَحمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ» میگوییم و هر بار که به پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) سلام میکنیم، خدا و فرشتگان او سلاممان را ده بار پاسخ میدهند[3].
«السَّلامُ عَلَینا وَ عَلی عِبادِ اللّهِ الصّالِحینَ»: نمازگزار حتی اگر فُرادی نماز بخواند، خود را همراه همهی نمازگزاران میداند و به خود و به تمام نمازگزاران و بندگان صالح خدا، سلام میدهد. بدیهی است که کاروان بندگان صالح خدا از سپیدهدم تاریخ تا روز قیامت امتداد دارد و لذا سلامهای ما نیز تا قیامت، مُستدام خواهد بود.
«أَشهَدُ أن لا إلهَ إلّا اللّهُ وَ أَشهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَ رَسولُهُ»: تجدید توحید و بیعت با خدا است.
«اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ کَما صَلَّیتَ عَلَی إبراهیمَ وَ عَلَی آلِ إبراهیمَ إنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ وَ بارِک عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ کَما بارَکتَ عَلَی إبراهیمَ وَ عَلَی آلِ إبراهیمَ إنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ»: از خدای ستوده و صاحبِ مَجد میخواهیم همان گونه که بر ابراهیم (ع) و آل او درود و صلوات فرستاده است، بر محمّد (صلى الله عليە وسلم) و آل او نیز درود و صلوات بفرستد.
آن گاه که در روز قیامت انسانها گرفتار غم و اندوه طاقتفرسا میشوند، پیامبران بزرگ «آدم»، «نوح»، «ابراهیم»، «موسی» و «عیسی» (علیهم السّلام) را یکی پس از دیگری به شفاعت در نزد پروردگار میطلبند اما هیچ یک چنین کاری را زیبندهی خود نمیدانند و لذا ناگزیر دست به دامانِ «محمّد» (صلى الله عليە وسلم) میشوند. پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) فرمودهاند: «من روان میشوم و به زیر عرش میروم و در پیشگاه پروردگارم به سجده میافتم. سپس خداوند مرا به گفتن انواعِ حمد و حُسنِ ثنای خود راهنمایی میکند که پیشتر به هیچ کس نیاموخته است. بعد میفرماید: ای محمّد! سرت را بلند کُن و درخوست کُن تا عطا نمایم و شفاعت کُن تا بپذیرم. من نیز سرم را بلند میکنم و میگویم: پروردگارا! اُمّتم را دریاب؛ پروردگارا! اُمّتم را دریاب».[4] ملاحظه میگردد که در این روایت بعد از سجده و حمد و ثنا کردن ویژه، به پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) اجازهی تقاضا و شفاعت داده خواهد شد. خوشبختانه در همین دنیا - پس از «تحیّات» - به نمازگزار، امکان دعا و درخواست داده شده است و او میتواند خواستار بخشش گناهانش شود و بگوید: «اللّهُمَّ إنّی ظَلَمتُ نَفسی ظُلماً کَثیراً وَ لایَغفِرُ الذُّنوبَ إلّا أنتَ فَاغفِر لی مَغفِرَةً مِن عِندِکَ وَ ارحَمنی إنَّکَ أنتَ الغَفورُ الرَّحیمُ[5]». دعای پس از تحیّات، فرصتی است که باید مغتنم شمرد و برای خاتمه دادن به نماز شتاب نورزید. کسی چه میداند شاید این فرصت هرگز تکرار نگردد.
نگران پاها و مفاصلتان نباشید. من از پزشکان متخصص ارتوپدی (Orthopedy) در خصوص ضررِ نشستن در حالتِ تشهد، سؤال کردم و آنها هیچ دلیل علمی برای مُضرّ بودن آن سراغ نداشتند. اتفاقاً فشاری که در حالت تشهد بر روی وریدهای پا وارد میشود، به تخلیهی وریدها و کاهش احتمال ایجاد لختههای خونی و در نتیجه کاهش احتمال سکتهی مغزی و قلبی کمک میکند.
ضمناً چنانچه نمازِ اهل نماز پذیرفته گردد، خود آنها بعد از مرگ در زُمرهی «بندگان صالح خدا» قرار میگیرند و نمازگزاران بعدی تا روز قیامت به آنان سلام و درود خواهند فرستاد.
[1] . «تحیّة» در اصل به معنای «زنده کردن» است اما وقتی از سوی انسان به کار برده میشود، به معنی «زنده باد» است و این اصطلاح برای تعظیم و بزرگداشت استعمال میگردد. (مترجم)
[2] . بخاری- 6265 و مسلم- 402
[3] . «ما عَلَی الأرضِ مِن مُسلِمٍ یُصَلّی عَلَیکَ مَرَّةً واحِدَةً إلّا صَلَّیتُ أنا و مَلائِکَتی عَلَیه عَشراً» (طبرانی در المعجم الکبیر 1/589)
[4] . بخاری- 4712 و مسلم- 194
[5] . بخاری- 834 و مسلم- 2705