امر به نماز در قرآن، امر به «اِقامه»ی نماز است و تعبیر «ادای نماز» یا «نماز خواندن» هرگز نمیتواند مترادف اقامهی نماز باشد. امر «أَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ» یا «أَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ»، امر به بنا کردن و به پا کردن نماز است و لذا انجام دادن حرکات و الفاظ نماز به تنهایی اقامهی نماز به حساب نمیآید. برای اصلاح نماز، خویشتن را باید اصلاح کنیم و برای آن که نماز ما را تغییر دهد، باید نگرش خود را در مورد نماز تغییر دهیم. برای آن که بتوانیم فرمان اقامهی نماز را به درستی اجرا کنیم، باید مدلول حقیقی اقامه را دریابیم. «قامَ الزَّرعُ عَلَی سُوقِهِ» یعنی زراعت بالید و قوام یافت و «أَقِمِ العَدلَ» یعنی عدالت را به پا کُن. امر به اقامهی نماز هم به معنای بنیادگذاری و به پا کردن نماز است.
بسیاری از تارکان نماز، بدکاری نمازگزاران را بهانهی ترکِ نماز میکنند! در صورتی که مشکل به نمازگراران برمیگردد نه به خود نماز. مطلوب است که نماز از «فحشاء» و «مُنکَر» نهی کند اما اگر چنین نشد، نمازگزار مقصّر است. هیچ خردمندی یک کارِ واجب را به بهانهی آن که به مذاق عدّهای خوش نمیآید، ترک نمیکند. هیچ کس به این دلیل که عدّهای در اثر تصادف میمیرند، سوار شدن بر خودرو را ترک نمیگوید. اگر رفتار نمازگزاری را نمیپسندیم، به جای ترک نماز باید خود ما به درستی نماز بخوانیم و اهل راستین نماز باشیم. بدون شک باید نماز در کارهای روزمرّهی نمازگزاران متجلی گردد و نماز به اصلاح عملکرد آنها بینجامد و حفاظی برای آنان باشد. چنان که خدای متعال میفرماید: «ٱتۡلُ مَآ أُوحِيَ إِلَيۡكَ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَۖ إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ تَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنكَرِ[1]: آن چه را از کتاب به تو وحی شده است، بخوان و نماز را به پا دار؛ مسلّماً نماز، انسان را از گناهان بزرگ و کارهای ناپسند بازمیدارد». نماز اگر آگاهانه و به درستی انجام شود، به نمازگزار یک شخصیّت سازنده و متمایز میدهد و مردم میتوانند نمازگزار راستین را از روی رفتار و سلوک پسندیدهی او بشناسند. خدای متعال از مردم «مَدیَن» نقل قول میکند که خطاب به «شُعَیب» (ع) گفتهاند: «قَالُواْ يَٰشُعَيۡبُ أَصَلَوٰتُكَ تَأۡمُرُكَ أَن نَّتۡرُكَ مَا يَعۡبُدُ ءَابَآؤُنَآ أَوۡ أَن نَّفۡعَلَ فِيٓ أَمۡوَٰلِنَا مَا نَشَٰٓؤُاْۖ إِنَّكَ لَأَنتَ ٱلۡحَلِيمُ ٱلرَّشِيدُ. قَالَ يَٰقَوۡمِ أَرَءَيۡتُمۡ إِن كُنتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّي وَرَزَقَنِي مِنۡهُ رِزۡقًا حَسَنٗاۚ وَمَآ أُرِيدُ أَنۡ أُخَالِفَكُمۡ إِلَىٰ مَآ أَنۡهَىٰكُمۡ عَنۡهُۚ إِنۡ أُرِيدُ إِلَّا ٱلۡإِصۡلَٰحَ مَا ٱسۡتَطَعۡتُۚ وَمَا تَوۡفِيقِيٓ إِلَّا بِٱللَّهِۚ عَلَيۡهِ تَوَكَّلۡتُ وَإِلَيۡهِ أُنِيبُ[2]: گفتند: ای شُعَیب! آیا نمازت تو را وادار میسازد که ما معبودهای نیاکانمان را ترک گوییم و یا نتوانیم در اموالمان به دلخواه خود تصرّف نماییم؟ تو که مردی بردبار و خردمند هستی! گفت: ای قوم من! اگر من مؤیَّد به بیِّنهای از سوی پروردگارم باشم و او نعمتِ زیبندهای به من عطا کرده باشد، چه میگویید؟ نمیخواهم شما را از چیزی بازدارم که خودم مرتکب آن شوم، من نیّتی جز اصلاحگری در حد توان ندارم و توفیقم تنها در دستِ خدا است». ملاحظه میگردد که قوم «شُعَیب» (ع) به نقش نماز او واقف بودهاند و به عنوان یک نمازگزار او را دارای دو صفت «حلیم» و «رشید» دانستهاند و ضمناً «شُعَیب» (ع) تأکید مینماید که «نمیخواهد آنان را از چیزی بازدارد که خودش مرتکب آن شود».
مسلمانِ نمازگزار نباید مرتکب عملی گردد که مُنافی نماز او باشد. روح و محتوای نماز با فحشاء و مُنکَر در تضاد است. مردی نزد پیامبر (ص) آمد و گفت: «إنَّ فُلاناً یُصَلّی باللّیلِ فَإذا أصبَحَ سَرَقَ: فلانی شبانگاهان نماز میخوانَد و صبحگاهان به دزدی میرود» فرمود: «إنَّهُ سَیَنهاهُ ما یَقولُ[3]: بالأخره نماز او را از دزدی منع خواهد کرد». پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) میدانست که اگر در آینده آن نمازگزار به خود بیاید و معنا و مقتضیات نمازش را بفهمد، حتماً از بزهکاری دست میکشد. نمازگزاری که عملکردش مُنافی نماز او است، به نوعی «روان گُسیختگی» (Schizophrenia) مبتلا میباشد ... نماز در یک وادی و او در وادی دیگری است! نمازگزارِ مُخلص باید خودش را از این دوگانگی شخصیّت نجات دهد. اگر در زمانِ نماز گناه نمیکند، باید در غیرِ زمانِ نماز هم مرتکب گناه نشود. شخصیّتِ زمانِ نماز و شخصیّتِ غیرِ زمانِ نماز باید همخوانی داشته باشند. مردی گفت: «یا رسولَ اللّهِ إنَّ فلانةَ یُذکَرُ مِن کَثرَةِ صَلاتِها و صِیامِها و صَدَقَتِها غَیرَ أنَّها تُؤذی جِیرانَها بِلِسانِها: ای پیامبر خدا! میگویند فلان زن نماز و روزه و صدقهی بسیار دارد اما همسایگانش را با زبان آزار میدهد» فرمود: «قالَ هِیَ فی النّارِ: جایش دوزخ خواهد بود». گفت: یا رسولَ اللّهِ فَإنَّ فُلانَةَ یُذکَرُ مِن قِلَّةِ صِیامِها و صَدَقَتِها وَ صَلاتِها وَ إنَّها تَصَدَّقُ بالأثوارِ مِنَ الأقِطِ وَ أنَّها لاتُؤذی جِیرانَها بِلِسانِها: ای پیامبر خدا! میگویند فلان زن، روزه و صدقه و نماز اندک میگزارد و شیر دَلَمه شده را صدقه میدهد اما همسایگانش را با زبان نمیآزارد» فرمود: «هِیَ فی الجَنَّةِ: جایش بهشت خواهد بود»[4]. آری؛ گاهی یک فرد توشهی بزرگی از عبادات و نوافل ندارد اما در زندگی واقعیاش مقتضیات نماز را رعایت میکند و متخلّق به اخلاقیاتِ نماز است و مرتکب فحشاء و منکر نمیشود و به همین جهت در زُمرهی بهشتیان قرار میگیرد. باید در مورد نمازهایمان تجدید نظر کنیم و به اصلاح رفتارهایمان همّت گماریم تا از دوگانگی شخصیّت و روان گُسیختگی رها شویم. پیامبر خدا (صلى الله عليە وسلم) فرمودهاند: «رَأسُ الأمرِ الإسلامُ وَ عَمُودُهُ الصَّلاةُ وَ ذِروَةُ سَنامِهِ الجِهادُ[5]: رأس دین، مسلمان شدن (شهادتَین) و ستونِ مسلمان بودن، نماز و اوجِ اَعلای آن جِهاد است». پس ستون و تکیهگاه ساختمان دین اسلام، نماز است و اگر نماز ویران گردد، مسلمان بودن به ویرانی میگراید! شخصیّت نمازگزار، همتراز نماز او است. نمازگزاری که دلیرانه گناه میکند، هیچ گاه نماز برای او آرامش و خشوع و نور چشم در پی نخواهد داشت.
[1] . عنکبوت- 45
[2] . هود- 87 و 88
[3] . احمد در المسند 447/2
[4] . احمد در المسند 440/2
[5] . ترمذی- 2616 و نسائی- 11394 و ابنماجه- 3973 و احمد- 5/231
نماز برنامهی زندگی
مدرسهی نماز
تمثل یافتن نماز
اقامهی نماز
آثار حرکات نماز
سلام بر خدا
در مقام سجده
حمد خداوند
مقام رکوع در نماز
نماز، قراردادى با خدا